ای کاش اون قمری پشت پنجره ات بودم وقتی دوباره رفتی تو فکر ؛با صدام از فکر درمیاوردمت بیرون.یادت مینداختم که زنده ای هنوز ...زندگی جریان داره...قشنگی های خودشو داره!نگاه کن منو:) نکُش انقد خودتو!جونی نمونده برات. بعد میومدی سرمو ناز میکردی کلی قربون صدقه ی بال های سفیدم میرفتی. من یک عدد طُفیلی...